3.بررسی بیان علل از سوی غربیها: خود غربیها نیز، در مورد عوامل پیشرفت خود کتب فراوان نوشته اند.امروزه حتی کتبی که آنها در مورد تاریخ اسلام و ایران نوشته اند در بازار موجود است.
البته در مورد این سومی هم باید مراقب باشیم.غربیها معمولا" تمام حقایق را به ما نمیگویند. معمولا" در کتب این افراد تلاش برای القای تفکراتشان به ما وجود دارد.آنها میخواهند به ما بقبولانند که دین باعث پسرفت و عقب رفتن ماست.آنها تجرب? خود از مسیحیت را به ما القا میکنند حال آنکه، برعکس سیستم کلیسا که آنها را از کسب علم باز میداشت و بسیاری از تحقیقات را تکفیر میکرد،اسلام خود بهترین مشوق به سوی کسب علم بود.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: اطلبوا العلم و لو بالسّین. (علم را حتی اگر در چین بود طلب کنید.)
و نیز میفرماید: اطلب العلم من المهد الی لحد.(ز گهواره تا گور دانش بجوی)
همچنین قرآن کریم بارها ما را به تعقل و تفکر خوانده است و کفار را به خاطر تعقل نکردنشان سرزنش میکند:
وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ (بقره:171)
پس حساب اسلام از حساب کلیسای کاتولیک اروپائیها جداست.اسلام نه تنها باعث پسرفت هیچ قومی نیست بلکه باعث پیشرفت شگفت اقوام عرب و ترک که مورخین امروزی آنان را اقوامی بیعلم و نادان میخوانند،نیز شد.
چاره جویی
در اینجا برخی راهها که با دانش ناقص خودم و با تحقیقات ناقصم به آنها دست یافته ام را بیان میکنم.منتظر راهنماییها و رهنمودهای دوستان عزیزم هستم.
1.زنده کردن روحی? تحقیق: خود اروپاییها قبول دارند که بسیاری از علومشان را از کتابخانه های جهان اسلام بدست آورده اند.البته کاری که ایشان کرده اند این بوده است که علومی را که از جهان اسلام و یونان بدست آوردند را به مقدار زیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.این در حالی بود که در ایران و عثمانی و هند این علوم مورد توجه قرار نگرفتند.
باعث تأسف است که ما باید در برخی از کتب به نقل از اروپاییها بیاموزیم که باید به هر حقیقتی به دید نقد نگاه کنیم و حال آنکه این چیزیست که ما باید از اسلام بیاموزیم:
وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ (اسراء:36)
همچنین در کتاب اصول کافی(معتبرترین کتاب شیعه)، اولین فصل در مورد عقل و جهل است. دین اسلام، ایمانی که به تقلید از دین پدر باشد را از ما نمیپذیرد و از ما میخواهد که وجود و یگانگی خدا و نبوت پیامبر و حقانیت معاد را با تحقیق بپذیریم.
دین اسلام در هیچ زمینه ای به ما اجاز? پذیرفتن یک مسئله را نداده است.حتی در بحث ولایت نیز ما ابتدا باید با چشمانی باز،مشخصات ولی را بشناسیم و اگر با این مشخصات هخوانی داشت حکم ولی را گردن گذاریم.
پس جای حسرت است که چرا ما باید روشهای تحقیق را از غربیها بیاموزیم.
2.داشتن صبر و حوصله: یکی دیگر از مشکلات ما نداشتن حوصله و صبر است.مثلا" فرض کنید قرار است پروژه ای را برای واحد درسی تحویل دهیم و برای اینکار سه هفته فرصت داریم. اکثر ما دو هفت? اول را با کمال خونسردی و بی حوصلگی فقط به پروژه فکر میکنیم و تازه در هفت? آخر و برخی هم در روزهای آخر وشب آخر روی پروژه کار میکنیم.حالا سؤال اینجاست که چرا اینگونه عمل میکنیم؟ خب موضوع اینستکه ما دو هفت? اول حوصله نمیکنیم روی پروژه کار کنیم.
باعث ناراحتی است که ما با وجود اینهمه آیات و روایاتی که در مورد صبر داریم؛ اینقدر بدون صبر و حوصله کارمان را انجام میدهیم.در قرآن در 69 آیه از صبر سخن رفته است به عنوان مثال به موارد زیر توجه کنید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقرة:153)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران:200)
تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ (اعراف:137)
فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ(هود:49)
سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (رعد:24)
دوستان عزیزم،تحقیق و کار بدون حوصله،قاعدتا" سرسری خواهد بود.اگر ما سه روز روی یک تحقیق کار کنیم فقط تحقیق را آماده میکنیم ولی اگر یک ماه روی همان تحقیق کار کنیم دانشهای بیشتری نصیب ما میشود.
یکی از رموز پیشی گرفتن اروپاییان،از ما، در زمین? علم و صنعت، همین تحقیق کردن همراه با صبر و حوصله است.بیایید با حوصل? بیشتری به کسب علم که تنها راه پیشرفت ماست بپردازیم.
3.داشتن پشتکار: یکی دیگر از رموز پیشرفت اروپاییان و درجا زدن ما پشتکار فراوانی است که این افراد دارند.عجیب اینجاست که در آیات و روایات اسلامی فراوان از مزایای ثابت قدم بودن سخن آمده است به عنوان مثال:
اسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ (هود:112و شوری:15)
ولی با این وجود این اروپاییها بودند که در علم و صنعت از خود پشتکار نشان دادند.ای کاش ما به جای شناختن خوانندگان و بازیگران مختلف غربی، آن دختر اروپایی را بشناسیم که از شانزده سالگی به صحرای نوبی به آفریقا، به صحرای الجزایر، به استرالیا میرود؛ تمام عمرش را در محیطهای وحشت و خطر و بیماری و مرگ و قبایل وحشی میگذراند و شب و روز در جوانی و کمال پیری درباره ی امواجی که از شاخکهای مورچه فرستاده میشود و شاخکهای (مورچه های) دیگر آنرا دریافت میکنند و چون عمر را به پایان میبرد، دخترش کار و فکر او را دنبال میکند این نسل دوم زن اروپایی در سن پنجاه سالگی به فرانسه باز می گردد و در دانشگاه میگوید : «من سخن گفتن مورچه را کشف کرده ام و بعضی از علایم مکالمه او را یافته ام.»(به نقل از کتاب "فاطمه فاطمه است" تألیف دکتر شریعتی)
بله، این یعنی پشتکار.من نمیدانم چرا برخی جوانان ما فکر میکنند، علت پیشرفت و ترقی غربیها،نوع لباس پوشیدن و کاباره ها و خوانندگان آنهاست!!
4.حداکثر استفاده از حداقل امکانات: یکی دیگر از مسائل مهم اینستکه، ما انتظار داریم که ابتدا یک کتابخانه یا آزمایشگاه بسیار بزرگ و مجهز در اختیار ما بگذارند؛تا ما تحقیق و پژوهش خود را، آغاز کنیم.واقعا" این مسئله برای خیلی از جوانان ما، مشکلی شده و به آنان القا میکند که دانشهای فیزیکی و شیمی و نیز تحقیقاتیشان هیچ است.
اگر به زندگی دانشمندان بزرگ غرب،که عامل انقلاب صنعتی بودند نگاه کنیم؛میبینیم که اکثر آنها نیز در حداقل امکانات و فقر زیاد زندگی میکردندولی پشتکارشان باعث موفقیتشان شد.آیا ما از آنها کمتریم؟
5.داشتن خلاقیت: یکی از نکاتی که در پیشرفت ما مؤثر است،داشتن خلاقیت در کارهاست. برای نیل به این هدف به نظر این حقیر بهتر است دانش پژوهان ما،به کتب درسی مربوط به امتحان بسنده نکنند و سعی کنند بیشتر از فکر خود کار بکشند.
به عنوان مثال میتوانیم برای مسائل مختلف فیزیک و شیمی،شرایط ساد? آزمایشگاهی ایجاد کنیم تا بحث را بهتر درک کنیم.میتوانیم سؤالات برنامه نویسی و ریاضیات را از چند راه حل مختلف حل کنیم، تا ذهنمان بازتر شود.میتوانیم برای پیشرفت در ادبیات،متون کهن را مطالعه کنیم و سعی در یافتن انواع صناعات ادبی در آنها کنیم.برای فهم بهتر زبان(متون)،میتوانیم به تجزیه و ترکیب جملات مختلف در جاهای مختلف بپردازیم.برای پیشرفت در یک زبان خارجی هم میتوانیم به خواندن متنهای مختلف به آن زبان و نیز گفتگو به آن زبان، بپردازیم.
6.آموختن زبانهای خارجی: دوستان عزیزم به نظر بنده،برای هر مسلمانی الزامیست که دو زبان را به غیر از زبان مادری، فرابگیرد.یکی زبان عربی که به وسیل? آن باید متون دینی را مطالعه کنیم و دیگری زبان انگلیسی که بیشتر متون علمی روز به آن زبان نوشته میشوند.یادمان باشد که پیامبر اسلام فرموده است که برای کسب علم به دورترین نقاط جهان نیز سفر کنیم و برای نیل به این هدف باید به زبان بین المللی آشنا باشیم.
اگر منوی نظرات باز نشد اینجا کلیک کنید
|